استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم گفت: مشکل اصلی، تمرکز بر حدیث و عدم مراجعه به قرآن نیست بلکه بسندگی به قرآن و حدیث و بهره نگرفتن از عقلانیت و علمانیت مدرن است و لذا راهکاری که مقتضیات امروزی آن را اقتضا می کند، این است که ما ابتدا باید به عقلانیت و علمانیت مسلط شویم و بعد سراغ میراث دینی اعم از قرآن و حدیث برویم.

![]()
قرآن به عنوان بنیادی ترین و اصیل ترین منبع دین اسلام شناخته شده است اما در فرآیند شکل گیری فقه، کلام و سنت های دینی، نقش حدیث نیز روز به روز پررنگ تر شد تا جایی که در بسیاری از موارد، سنت و احادیث، نه تنها در کنار قرآن بلکه حتی در مقام تبیین، تفسیر و گاه تعدیل مفاد آن قرار گرفتند و این غلبه تدریجی حدیث بر قرآن، زمینه ساز چالش های معرفتی و تفسیری فراوانی در ساحت دینی شد. منتقدان این روند بر این باورند که جایگاه نخستینی و محوریت قرآن در عمل زیر سایه کثرت و گاه ناسازگاری احادیث قرار گرفته است؛ امری که می تواند به تحریف درک دینی، اولویت های ایمانی و حتی نادیده گرفتن پیام های روشن قرآنی بیانجامد. خبرنگار ایکنا برای بررسی بیشتر این موضوع گفت وگویی با
جعفر نکونام، استاد تمام گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم انجام داده است که در ادامه می خوانیم؛
ایکنا ـ چرا در سده اخیر، حدیث و روایت جایگاه پررنگ تری نسبت به قرآن پیدا کرده است و حتی می توان از غلبه مرجعیت حدیث بر مرجعیت قرآن صحبت کرد؟
پررنگی حدیث و روایت هرگز به سده و دهه های اخیر اختصاص ندارد. این امر از همان عصر پیامبر اسلام(ص) وجود داشت. جهت آن این بوده است که اولاً در قرآن راجع به بسیاری از موضوعات سخن گفته نشده اما در حدیث و روایت سخن گفته شده است؛ ثانیاً زبان حدیث به لحاظ آن که جنبه داستانی و سادگی بیشتری دارد برای توده مردم جاذبه بیشتری دارد. غلبه مرجعیت حدیث نسبت به مرجعیت قرآن را نیز ناشی از همین دو عامل می توان دانست؛ زیرا وقتی که مضامین حدیثی بیشتر مورد گفت وگو واقع شود، مرجعیت بالاتری نیز نسبت به مضامین قرآنی پیدا می کند که کمتر مورد گفت وگو قرار می گیرد. همچنین مضامین که جنبه سادگی و داستانی آن بیشتر است، زمینه مناسبت تری برای مرجعیت پیدا می کند تا آن که جنبه سادگی و داستانی اش کمتر است.
ایکنا ـ فکر می کنید پیامدهای حدیث گرایی و از دست دادن مرجعیت قرآن چیست؟
در احادیث مشکلات بیشتری نسبت به قرآن وجود دارد به همین رو غلبه روایت و حدیث بر قرآن باعث گسترش آن مشکلات شده است؛ اولاً در حدیث جعل وجود دارد؛ اما در قرآن وجود ندارد؛ ثانیاً در حدیث تحریف وجود دارد اما در قرآن وجود ندارد. ثالثاً در احادیث مضامینی که با عقول و علوم مدرن بشری ناسازگاری دارند، افزون تر است.
ایکنا ـ چرا مقاومت هایی برای بازگشت به قرآن وجود دارد؟
به واقع مقاومتی برای بازگشت به قرآن وجود ندارد؛ آنچه باعث عدم مرجعیت قرآن نسبت به حدیث شده، همین غلبه سادگی و داستان وارگی و نیز جامعیت موضوعی و بعد نهادینه شدن مضامین حدیثی در ذهن و ضمیر توده مردم است که باعث شده قرآن به حاشیه برده شود.
ایکنا ـ با توجه به غیرقابل استناد بودن بسیاری از احادیث به دلیل ضعف سند و اعتبارشان چرا باز هم بسیاری اصرار دارند که در تبلیغ دین از احادیث به جای آیات استفاده کنند؟
نظر به اینکه در حوزه های علمیه که میراث دینی را به نسل های بعد انتقال می دهند، جنبه توجیهی بر انتقادی غلبه دارد و به علوم مدرن بشری آشنایی ندارند، تربیت یافتگان حوزوی به جای روی آوری به نقد احادیث، به توجیه احادیث روی می آورند و همین باعث شده که اصلاح میراث دینی با مشکلات بسیاری همراه شود.
ایکنا ـ آیا برای فهم درک و ارتباط با قرآن نیازمند متخصص و مفسر هستیم یا هر فرد، نسبت به فهم و درک خود می تواند از این متن مقدس بهره ببرد؟
قرآن برای مخاطبانش یعنی مردم مکه در دوره مکی و مردم مدینه برای دوره مدنی آسان فهم بود؛ چون به زبان آنان و برای هدایت آنان القاء می شد و شخص پیامبر(ص) نیز به لحاظ زبانی و امیت، همسان مخاطبانش بود؛ لذا وجهی نداشت که مخاطبان قرآن، در فهم مقاصد قرآن با دشواری مواجه شوند اما بر اثر گذشت زمان و مفقود و منسی شدن قرائن فهم آیات، ابهاماتی در بسیاری از آیات قرآن فراهم شد که این امر اقتضا کرد، مفسرانی پیدا شوند و مقاصد آیات را روشن کنند.
ایکنا ـ برای احیای مراجعت به قرآن چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید تا با قرآن مأنوس شویم و به مطالب آن بیندیشیم و آن را به کار ببریم؟ چه گام های علمی فرهنگی و آموزشی می توان در این راستا برداشت؟
اساساً مشکل اصلی، تمرکز بر حدیث و عدم مراجعه به قرآن نیست بلکه بسندگی به قرآن و حدیث و بهره نگرفتن در عقلانیت و علمانیت مدرن است و لذا راهکاری که مقتضیات امروزی آن را اقتضا می کند، این است که ما ابتدا باید به عقلانیت و علمانیت مسلط شویم و بعد سراغ میراث دینی اعم از قرآن و حدیث برویم تا از رهگذر آن بتوانیم آیات و روایات را به گونه ای سازگار با مقتضیات مدرن مورد بهره برداری قرار دهیم وگرنه بسنده کردن به قرآن و حدیث، هیچ حاصلی چون تفکرات داعشی و طالبانی نخواهد داشت. انتهای پیام
{{name}}
{{content}}